مهموني
ديشب شام خونه خاله جون دعئت بوديم. همه بودند خانواده داي داي هم بودند. با ثمين و سلوا بازي كرد.سر شام هم مثل يك خانم نشسته بود غذا مي خورد فقط بعد از شام جون خوابش ميومد و تو سرو صدا نمي تونست بخوابه كمي بي تابي كرد.شب خوبي بود خوش گذشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی